سفارش تبلیغ
صبا ویژن
...منوی اصلی...

...یاثارالله-ع...

...لوگوی وبلاگ...

...نوای دل...

بسم ا.... 

  

سلام بر تو ای فرستاده خوبی ها، ای مهربانترین فرشته خاک
تو از ملکوت آسمان به زمین فرا خوانده شدی تا انسان را با معنای واقعی اش آشنا کنی
تو آفتاب روشن حقیقت بودی در شام تیره زندگی از مشرق دلها برآمدی. ای کامل ترین آفریده، ای بهانه آفرینش
هجران تو هستی را به تب و تاب انداخته است و چوبه تابوت فراقت، بر شانه های آسمان سنگینی می کند که این گونه پیشانی در چین و چروک ابرهای پر باران کشیده است.
گهواره زمین و روانداز آسمان، خالی شدن بستر خود را از دُردانه هستی باور ندارد و مانند دل غم گرفته رهروانت، اندوهگین است.
شعله های غم، از خارزار پر التهاب زمانه سر می کشد.
فرشتگان به سوگ نشسته اند و قیامت اندوه به پا شده است و اکنون، آسمان تب دار غروب جان گداز توست.
اما در این پاییز هیچ پرچمی همانند پرچمی که تو برافراشتی به اهتزار درنیامده است. نامت در جاری همه اعصار، جاودانه شده است.
ای رسول مطهر خدا! تو رفتی و اهل بیت گرامی ات اسیر کینه ها و ستمکاری ها شدند. 

نامردمان، حسن علیه السلام، آن سید جوانان اهل بهشت، آن خلق نیکوی محمدی، آن اسطوره صبر و بندگی را با جگری تفتیده از نامهربانی دشمن خانگی اش، شهد شهادت نوشاندند و باز هم مدینه را خاک سیاه اندوه فرا گرفت و دوباره گرد و غبار غم بر دیوارهای گلین خانه نشست. باد غربت در کوچه باغ های خزان زده شهر، خود را به در و دیوار می زند و آواره مصیبت روح جاودانی صبر، امام مجتبی علیه السلام است.
حسن علیه السلام، این سید جوانان اهل بهشت، این خلق نیکوی محمدی، این اسطوره صبر و بندگی، در آستانه رواق خون رنگ شهادت ایستاده و با جگری تفتیده از نامهربانی دشمن خانگی اش، عزم پر کشیدن تا بی کران عرش خدا را دارد
عرشیان همه در سوگ فرزند زهرا سلام الله علیها می نالند و یکدیگر را در این اندوه سترگ تسلی می دهند و سلام می دهند به آن تنهاترین سردار منظومه غربت، به آن روح سبز و جاری بخشندگی و بردباری، کریم آل طاها (ع).

 و خورشید، در حال غروب است............
و هفت ستاره روشن در آسمان، آغوش گشوده هشتمین اخترند.
کبوتران بال می زنند آسمانی را که چشم هایمان سال هاست به آن دوخته شده،
صدای بال کبوتران در صدای سنج عزاداران می پیچد و خواب مسموم انگورهای پیچیده بر خوشه های حادثه آشفته می شود،
خورشید، ذره ذره در عطش چشم هایش رسوب می کند...
ای آشنای غریب
ای عصمت هشتم! کوچه های نیشابور، هنوز بوی کلام عطرآگین تو را دارد.
هر روز که خورشید خراسان، سینه ریز زرینش را از شوق می درد و انبوه دانه های طلایی اش از فراز آسمان بر حَرَمت می پاشد، کبوتر دل، بهانه کنان به سوی حرم تو پر می کشد؛ همان کبوتری که هر روز، به سوی دانه های مِهری می رود که برایش می پاشی هوای صحن و سرای تو، پُر از زمزمه است و آسمان آکنده از ذرات لطیف حضوری است که چهره زائران خسته را می نوازد.
در بارگاه تو، هیچ کس غریب نیست!!
سلام بر تو ای آشنای غریب! سلام بر تو، که توس، با آمدنت مدینه ایمان شد. و ما هر روز، در «مشهد» عاشقان، نگاهمان را به نگاه تو پیوند می زنیم.
هر سحر، به کوچه های ایوان نگاه روشنت کوچ می کنیم و چون پرنده ای غریب، به گوشه حَرَمت پناه می بریم.
هر روز، در سایه سار مزارت مویه کنان، شانه های خسته مان را می لرزانیم.
هر شب، فانوس اشک هامان را روشن می کنیم و دست های عاطفه مان را به دامان پر مهر و محبت تو می آویزیم.
و انگور، زهر آگین است ...
مقابل هم نشسته اند؛ یک سو نهایت نفرت و دیگر سوی، نهایت مهربانی!
مأمون، سرا پا کینه و امام سرا پا کَرم. برقی شوم، در نگاه مأمون موج می زند و چشم های گستاخش، پرده از راز مخوف درونش بر می دارند!
و چشم های نجیب امام، سر به زیر و محجوب و آگاه از اسرار نهانی مأمون!
مقابل هم نشسته اند؛ یکی از تبار پست ترین زمینیان و دیگری از نسل پاک ترینِ آسمانیان. مقابل هم نشسته اند؛
یکی بنده بی چون و چرای شیطان و دیگری همسایه دیوار به دیوار خدا. ثانیه ها، لنگ لنگان قدم بر می دارند، ضربان زمان، کند شده و نفس هایش به شماره افتاده؛ حتّی هوا هم احساس خفگی می کند.
دستی پیش میرود. دستی که قرار است روسیاهی خود را بر اوراق تاریخ بنگارد. دست خوب می داند که انگور، زهرآگین است.
نگاه امام گذشته ها را مرور میکند ...
نگاه امام علیه السلام زایر کوچه پس کوچه های مدینه میشود.
نگاه امام، به طواف یک در سوخته میرود.
نگاه امام، به در خانه کریم اهل بیت علیه السلام میرود.
نگاه امام در غربت، مدینه را میجوید.
و امام همچنان آرام است.
لحظه ها می ایستند. صدای مویه ملایک بلندترمی شود.
دست، خوشه انگور را به سمت امام درار میکند. دست بی شرمانه مرگ را به امام تعارف می کند:
"بفرمایید ... یابن الحسن از این انگور میل کنید." و رضا (ع) تبسمی تلخ بر لب می نشاند و .......

 
28 صفر رحلت پیغام دار آخرین، خاتم نبوت را نگین، حضرت رسول واپسین، عینیت قرآن کریم، حضرت رسول اکرم (ص) و همچنین شهادت کریم اهل بیت آقا امام حسن مجتبی (ع) و آقا علی بن موسی الرضا (ع) تسلیت باد

یاعلی مدد...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :خادمه الحسین(ع)::[یاحسین-ع]


    ...آمار وبلاگ...

    ...آرشیو...

    ...اشتراک در خبرنامه...

    ...طراح قالب...